خانواده به سبک فرهنگ غرب؛
تقریبا از هر سه کودک آمریکایی یکی نامشروع است
تعداد کودکانی که در خانوادههای تک والدی بزرگ میشوند همچنان رو به رشد است. این امر در آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، آمریکای شمالی و اقیانوسیه بیشترین شیوع و در آسیا و خاورمیانه کمترین شیوع را دارد. با این که شکلگیری این گونه خانوادهها در کشورهای غربی به امری عادی تبدیل شده، هم فرزندان و هم والدین با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند.
در این گونه خانوادهها فشار بیشتری بر روی والد است تا به تنهایی از پس وظایف مالی و تربیتیاش برآید. بسته به شرایط، این عدم تعادل گاهی منجر به خلل در انجام وظایف تربیتی میشود که میتواند مشکلات اجتماعی متعددی هم برای فرزندان و هم برای والد در پی داشته باشد. کودکانی که در کنار پدر و مادر بزرگ میشوند دارای مزایای مالی و تحصیلی بیشتری هستند. تأثیرات خانواده تک والدی برروی رفتار کودک میتواند بسیار گسترده باشد و حوزههای مختلفی از زندگی، از دستاوردهای تحصیلی تا رفتارهای اجتماعی، را دربرگیرد.
دلایل شکل گیری خانواده های تک والدی و رواج زندگی بدون ازدواج
زمانی مرگ شایعترین دلیل شکلگیری خانوادههای تک والدی بود. ابتلا به بیماری، فوت مادر هنگام زایمان و وقوع جنگ منجر به از دست رفتن یکی از والدین میشد. اما امروزه با پیشرفت در علم پزشکی و بهبود شرایط بهداشتی میزان مرگ و میر در افرادی که در سنین باروری هستند به شدت کاهش یافته است و جای مرگ را عواملی چون طلاق، خیانت هریک از طرفین، روابط نامشروع و بارداری های ناخواسته، ترک خانواده از سوی مرد پس از بارداری زن و ... گرفته است.
طلاق
با توجه به نرخ 50 درصدی طلاق در آمریکا، در سال 2009 چیزی حدود 1 میلیون کودک یکی از والدین خود را از دست دادند. احتمال ابتلای فرزندان طلاق به افسردگی در بزرگسالی هفت برابر بیشتر از همسالانشان که در خانوادههای معمولی بزرگ شدهاند گزارش شده است.
سن ازدواج
زنان
مردان
زیر 20 سال
27.6%
11.7%
20 تا 24 سال
36.6%
38.8%
25 تا 29 سال
16.4%
22.3%
30 تا 34 سال
8.5%
11.6%
35 تا 39 سال
5.1%
6.5%
سن ازدواج زنان و مردان آمریکایی که زندگیشان به طلاق ختم شده است
جدایی پدر و مادر بسته به سن فرزندان آثار متفاوتی در پی دارد
- کودکان 2.5 تا 6 سال اغلب خود را مقصر این جدایی تلقی میکنند و همواره از این میترسند که والد موجود نیز آنها را طرد کند. دچار سردرگمی میشوند و خیالپردازیهایی درباره آشتی پدر و مادرشان دارند. نمیتوانند به راحتی احساساتشان را ابراز کنند. دخترها و پسرها به مشکلات متفاوتی در نتیجه طلاق پدر و مادر دچار میشوند. در سالهای بعد رابطه نزدیکی با والدشان برقرار میکنند و نسبت به والد غایبشان احساس خشم خواهند داشت.
- کودکان 7 تا 12 سال اغلب ناراحتی، ترس و عصبانیت خود را ابراز میکنند. کمتر خودشان را مقصر میدانند. قادرند از محیط خارج از خانواده حمایت جلب کنند. بهتر است کودکان در این سن با والد همجنس خود باشند. در سالهای بعد دچار افت تحصیلی میشوند و نمیتوانند به خوبی با همسالان خود ارتباط برقرار کنند.